خاطرات آوین جون

    ...

خاله محبوب یادته؟؟؟ ...

فرقـے نمـے کند !! بگویم و بدانـے …! یا … نگویم و بدانـے ..! فاصله دورت نمی کند …!!! در خوب ترین جاﮮ جهان جا دارﮮ …! جایـے که دست هیچ کسـے به تو نمـے رسد .: دلــــــــــــــم …. .!!! ...

خدای عزیز! به جای این که بگذاری مردم بمیرند و مجبور باشی آدمای جدید بیافرینی، چرا کسانی را که هستند، حفظ نمی‌کنی؟ خدای عزیز! شاید هابیل و قابیل اگر هر کدام یک اتاق جداگانه داشتند همدیگر را نمی‌کشتند، در مورد من و برادرم که مؤثر بوده. خدای عزیز! در مدرسه به ما گفته‌اند که تو چه کار می‌کنی، اگر تو بری تعطیلات، چه کسی کارهایت را انجام می‌دهد؟ خدای عزیز! آیا تو واقعاً نامرئی هستی یا این فقط یک کلک است؟ خدای عزیز! آیا تو واقعاً می‌خواستی زرافه این طوری باشه یا اینکه این یک اتفاق بود؟ خدای عزیز! چه کسی دور کشورها خط می‌کشد؟ خدای عزیز! آیا تو واقعاً منظورت این بوده ...

با تشکر فراوووووون از دوستای گلی که نظر دادن و نظر میدن. یه بوس سفارشی واسه خاله بهناز و خاله فروغ.     ...

دختر گلم آوین نجفی تو یه روز زمستونی متولد شد و با تولدش بهار رو به بابا و مامان هدیه داد.   روزسه شنبه ساعت14:30در18بهمن ماه سال1390ه.ش ...14ربیع الاول1433ه.ق ...هفتمfebruaryسال2012 نی نی دخمله تو بیمارستان شفای بابلسر به دنیا اومد. ...

...

...

...