تولد الهه جون
بدون عنوان
بازی آوین جون و بابایی
مهمونا اومدن
دختر گلم میاد میگه مهمونا اومدن. الانم داره از مهمونای فرضی پذیرایی میکنه. ...
نویسنده :
مامان
4:13
کمک آوین جون
وقتی مامانی میره تو باغچه سبزی بچینه آوین جون میاد کمک مامان . مامان که تربچه ها رو با ریشه میکنه آوین جون هم تمام سبزی ها رو از ریشه در میاره. ...
نویسنده :
مامان
4:09
اگه داروتو بخوری
اینجا آوین جون داره به عروسکش دارو میده و میگه"اگه داروهاتو بخوری زود خوب میشی" یه روز بابایی سرماخورده بود و رفت دکتر آوین جون پرسید بابایی کجاست؟گفتم "بابایی رفته پیش آقا دکتر. آقا دکتر به بابایی دارو داد و گفت اگه داروهاتو بخوری زود خوب میشی " تو هم اونقدر از این حرف خوشت اومده بود که اونروز هزار بار پرسیدی و من هم این جملات رو برات تکرار میکردم. بابایی هم که خونه اومد بهش گفتی "اگه دارو بخوری خوب میشی" فدای دختر گلم بشم با شیرین زبونیهات. آوین جون تا قبل از دو سالگی کاملا به حرف زدن مسلط شده و جملات رو هم به خوبی میگه. این روزا دلش میخواد بیشتر جملات رو براش تکرار کنیم تا اون هم آروم پیش خودش تکرار کن...
نویسنده :
مامان
4:06
دست آوین جون
مامانی گاهی اوقات لباس رو میذاره روی بخاری تا گرم بشه آوین جون هم می خواست اینکار رو کنه که دست خوشگلش به بخاری خورد و سوخت همون لحظه خیلی گریه کرد.مامانی طاقت نداره ...
نویسنده :
مامان
3:57