آوین جونآوین جون، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات آوین جون

واز

1392/7/2 2:50
نویسنده : مامان
171 بازدید
اشتراک گذاری

در دل گرمای تابستون موقعی که سواحل خزر رطوبت96%رو داشت آوین جون در ارتفاعات واز از توابع چمستان نور زیر قطرات ریز بارون در یه هوای بسیار مطبوع از بازی با دوستاش لذت میبرد(تابستان92).

دلت میخواست روی این سراشیبی تند بدویی !خیلی خطرناک بود زیر این سراشیبی یه رودخونه بود اونروز از بس دنبالت دویدم هلاک شدم مامانی...

اینم امیر علی و سارا جون به قول خودت(amnami)

انجا تو صف بودی که سوار اسب بشی...

این آقا که گذاشتت روی اسب ترسیدی...

ولی بعد که با مامانی سوار اسب شدی خوشحالی میکردی و پتکو پتکویی راه انداخته بودی...

تاب بازی و

و عکس دسته جمعی بچه های شرکت تعاونی شهریور ویدا

اینم چند تا عکس...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)